حکم کردن که نثری ادبی نگاشته از ارتباط میان (الله عزیز) و (راهیان نور) و ما هم ابراز داشتیم که بر روی دو جفت چشمانمان

اما با ادبی حال نمیکنم و مث همیشه دوس دارم عادی و روون بنویسم ....laugh

از حق نگذریم انصافا سخته ادبی نوشتن برام ...

در هر حال مهم نیس ، مهم اینه تویی که پیگیر داری متن رو میخنی تا کجا باهام بیایی ...

موضوع رو که نوشتم "راهیان عزیز" خودم نا خواسته یاد "آمانج عزیزی" مسئول راهیان نور افتادم . خدا حفظش کنه هرسال برامون دم راهیان میره به پا بوس امام رضا (ع) متوسل میشه به حضرت و 40 روز هم روزه میگیره که اردو به نحو احسنت برگزار بشه ...

مث همین سال پیش (1398) که حالا .......

قبل از هرچی باس اول ی تعریفی برا هرکدوم از اینا دست و پا کنیم

الله عزیز : خب الله که مشخصه ، اصن جوهر هر کاریه و هممون بهش آگاهیم . اما عزیز ؛ ینی بر همه چیز تسط و احاطه داشتن به طوری که قدرتی بالا تر از آن نیست. 

و اما راهیان نور : راهیان چیزی نیس که بشه تعریفش کرد باید توصیفش کرد تا ملموس بشه ...

راهیان یعنی دیدن خاک ، ینی نشستن و قدم زدن روی گوشت و پوست خون هایی که با پسر علی (ع) آمیخته شدن تا دیگر چادر مادر آب خاکی نشود ...

خاک پسر علی(ع) است . چون او ابوتراب است . با این حساب میشود برادر حسنین (ع) ؛ و چقدر قشنگ شهید آوینی این رو در یک جمله خلاصه کرد 

 «هرکه میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند»

 

 

عزیز از صفات الله است ، از آن صفت هایی که انسان توانایی رسیدن به آن را نخواهد داشت . 

اما میتوان نسبت به نفس خود عزیز بود ...

راهیان نور مبدا معراج است ، مبدئی برای رشد کردن و رسیدن به تکامل 

خب رشد کردن مراحلی دارد 

یکی ازین مراحل عزیز بودن انسان نسبت به خودش است 

انسان باید به خود احاطه و تسلط کافی داشته باشد 

به میزان تقرب انسان به الله این تسلط و این عزیزیت هم بیشتر میشه 

هر زمان نفس به تسلط انسان در بیاید آنگاه میتوان از سیم خاردار عبور کرد ...

شهید چیت سازیان :«برای اینکه از سیم خاردار دشمن عبور کنید، باید از سیم خاردار نفس عبور کنید»

 

 

هدیه به برادران عزیزم (امیر حسین محمودی و متین امام منصوری) که عامل نوشتن این متن شدن